loading...
گل رز
هلیا بازدید : 28 یکشنبه 24 فروردین 1393 نظرات (0)
یکی ازعزیزان لحظاتی قبل روی یکی ازپستها کامنتی گذاشته بودکه منو یادداستانی انداخت:
می گوینددرروزگارقدیم دونفرباهم رفیق بودند و عهدبایکدگر بستندکه هرکدام به وزارت رسیدند هوای دیگری رو داشته باشند، اتفاقاً بعدازچندسال یکی ازآنهابه وزارت رسید.
 
 دومی هرچه منتظر شد که رفیقش کاری بکندوازاودعوت بکارکند خبری نشد، حتی این رفیق، هرروز روبروی کاخ وزیر می رفت تاشاید دوستش اوراببیند و پیش خودش فرابخواند ولی تلاش اش بجایی نرسید تااینکه دوره ی صدارت رفیق تمام شد.
 
 برحسب اتفاق آنان یک روز همدیگه رو دربازار شهردیدند .
 اونکه وزیرشده  بود گفت: فلانی چراپیشم نیومدی که بقول وقرارقبلی مون عمل کنیم.
دوستش به اوگفت: من هرروز مقابل کاخت به امید دیدنت پرسه میزدم  حتی ساعتها روی درخت رو به پنجره ی کاخ نشسته بودم تاشاید یه نگاهی به من بکنی ولی آنقدرمشغول کاربودی که هرگز این نگاه دوستانه اتفاق نیفتاد.
 
دوستش به اوگفت: اصلاً مگه روبروی کاخ من درختی هم وجود داشت؟؟
نتیجه اخلاقی:
دوستانی درسیستم اداری بوده وهستند که دردوران سخت جنگ ویابعدازآن دربحرانهای مختلف سیاسی ، امنیتی وهمچنین ترسالی ها،یخبندانها، خشکسالی ها ، گروگانگیریها درکنارهم بودند ولی حالا ممکنه هرکدام آنها بنوعی دچارمشکلات مالی یا بیماری و… باشه !!
 
آیا دوستان قدیمی اش یاد او هستند؟
 آیا ازمشکلاتش باخبرند؟  
 
اگه دوستش ویادوستانش بازنشسته شدند حداقل سالی یکباربرای دیدنش ازاودعوت بعمل میاد؟ یا تنها ازآدمای دورقاب چین دعوت وتقدیرمیشه؟
برچسب ها درخت , کاخ ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 49
  • بازدید کلی : 1,194